س مثل سلام
الف مثل امید
ش مثل شروع
ک مثل کنکور...
ـــــــــــــــــــــــــ
ساعت ها دوست دارم حرف بزنم، حرف جدید
بدون یک کلمه ادامه دادن با خودتون میگین : می دونم درباره چی میخواد صحبت کنه..
نه

بیشتر از این که بخوام درباره عملکردم صحبت کنم
دوست دارم نتیجه هر چی شد ، زندگی با برنامه، زندگی (تا حدودی) منظم، زندگی در مواردی محدود رو ادامه بدم
این یک شروع بود و نه پایان.

چند روز بهم گفنن چرا میخندی؟ چرا استرس نداری؟ چرا .. . 
قطعا و یقینا اون طوری که باید اصلا تلاش نکردم، ولی در همون حد، وقتی زمان تلاش در این باب تموم شد، فهمیدم که برنده ام و مزد تلاشم رو گرفتم. الآن هم با کمی استراحت بدون توجه به نتیجه (چه بدترین و چه بهترین دانشگاه) میشینم و چندین پروژه ای که خیلی روشون فکر کردم رو شروع می کنم. 

(همونطور که گفتن) کنکور یک وزنه بود، به نظرم رشدی که سعی و تلاش و سختی کشیدن امسال داشت نتیجه این سالِ پر از فراز و فرود بود و نتیجه هم مثل تمام تکه های این پازل یک تکه است، ولی تکه پایانی. انشا الله بهترین نتایج برای همه به قدر تلاششون حاصل بشه و این نقطه عطف عامل جدایی و ختم اخوت برادرا نشه.

 پرانتز : خیلی چیز ها رو از یاد خواهم برد،
ولی یک جمله هیچ وقت فراموش نمیشه :
اِسمَع اِفهَم یا هادی ابن غلامحسین

روزی میرسه که این جمله میشه : اِسمَع اِفهَم یا سجاد ابن علیرضا...


سلام..
خداحافظ .